انتظار و زمینه سازی
17 خرداد 1394 توسط اسداللهي
چکيده مطابق بسياری از آيات قرآن و روايات فراوانی که از ائمه معصومين( عليه¬السلام ) رسيده است بشر در طول دوره زندگی فردی و اجتماعی خود، مرهون نعمت انتظار است و اگر از حالت انتظار خارج شود و اميدی به آينده نداشته باشد؛ زندگی برايش مفهومی نخواهد داشت. آنچه انسان را برای زندگی اميدوار می¬سازد و نگرانی¬ها و ناراحتی¬ها را بر او آسان می¬نمايد ، انتظار و اميد به آينده است که آدمی در پرتو همين انتظار؛ رنجها و ناراحتی¬ها را تحمل کرده و با کشتی اميد و آرزو در دريای متلاطم و توفان¬زای زندگی به سير و سلوک خود ادامه می¬دهد. اگر آرزو نبود، هيچ مادری فرزند خود را شير نمی¬داد و هيچ باغبانی درختی در زمين نمی¬کاشت و هيچ صاحب خانه¬ای تشکيل خانواده نمی¬داد و هيچ پدری به تربيت فرزند خود همت نمی¬گماشت و هيچ کشاورزی بيل نمی¬زد و هيچ تاجری تجارت نمی¬کرد و هيچ زمامداری اداره امور کشور را به عهده نمی¬گرفت. بنابراين اگر آرزو از انسان گرفته شود و انتظار از ميان جامعه رخت بندد، ادامه¬ی زندگی برای بشر بی¬لذت و بی¬معنا خواهد بود. اين انتظار است که به زندگی صفا و جلا می¬بخشد و زندگی را برای انسان لذت¬بخش می¬کند و او را به حرکت وا¬می¬دارد و دلش را به ادامه¬ی زندگی علاقه مند می¬کند. آنچه در اين مقاله به آن پرداخته شده است، بخشي از رسالت انتظار و زمينه¬سازان نسبت به ظهور حضرت مهدی(عج)است. بنابراين سعی بر آن است تا با بررسی انتظار و زمينه¬سازي در روايات اسلامی که شامل مواردی چون: مباني اعتقادي مهدويت، مباني کلامي مهدويت، آمادگي منتظران، رمينه¬های ظهور، ابعاد مختلف زمينه سازی، شرايط ظهور وانقلاب جهانی مهدی(ع)، ديدگاه منابع اسلامی را نسبت به انتظار و زمينه¬سازي مورد تحليل قراردهيم. کليد واژه: امام، انتظار، مهدويت، زمينه¬سازی مقدمه در اين روزگار آشفته و بی¬سامان که تمام امکانات مادی جهان در دست ابرقدرتها و زمامداران خودسر وسياستمداران فريبکار و مسئولان بی¬اعتقاد تمرگز يافته است، اعتقاد و آراء و انديشه¬های غلط و ضد مذهبی آنها به عناوين مختلف به زور تبليغات عمومی و به وسيله ارتباطات جمعی جهان؛ بر پيروان مکاتب و مذاهب دنيا تحميل می¬گردد، بر هر فرد مسلمان و هرکس که بخواهد با روح و تعاليم اسلام و حقيقت برنامه¬های تربيتی اين مکتب انسان¬ساز آشنا شود؛ قبل از هر چيز، درک صحيح وشناخت درست مفاهيم واقعی واژه¬ها و اصطلاحات اسلامی لازم و ضروری است؛ زيرا در اين دوران پر غوغای مسلکها که همه¬ی نظامها و گروه¬ها، به جهت ضديّت با خدا و مذهب و به خصوص در جهت مخالفت با اسلام و تشيع شکل گرفته و باطل¬گرايان و نظامهای فاسد جهان نيز؛ با اعمال رويّه¬های ضد انسانی به تبليغ افکار و انديشه¬های ضد دين پرداخته و سخت می¬کوشد با انواع دسيسه¬ها، تخريب واقعيت¬ها و قلب مفاهيم اسلامی؛ مرامهای باطل خود را با طرح شعارهای زيبا و دلپذير و الفاظ فريبنده، به عنوان تنها فلسفه¬ی علمی و جهان¬بينی و مترقی به خورد مردم دنيا بدهند و مسلمانان را از آگاهی¬های کافی درباره¬ی اصطلاحات و شعائر دينی محروم نمايد. بنابراين، در چنين هنگامه¬ای، بر يک¬يک ما مسلمين واجب است که برای حفظ آثار اصيل اسلامی؛ به پاسداری از ميراث کهن اسلامی خود برخيزيم و نگذاريم که هويت تاريخی و اصالت ملّی و ميراث فرهنگی¬مان دست خوش آفات تحريف ومورد دست برد دزدان عقيده قرار گيرد. به هر حال در آئين مقدس اسلام واژه¬های فراوانی چون قسط و عدل، زهد، قناعت، توکل، تسليم، خلافت، ولايت، امامت، مهدويت، دعا و زيارات يافت می¬شود که مفاهيمی مخصوص به خود دارند و انحراف از درک معانی حقيقی آنها، مساوی با گمراهی در اصل دين ويا يکی از رشته¬ها و پايه¬های اساسی دين است. از جمله اين واژه¬ها «انتظار» که مربوط به ظهور آخرين حجت خداوند و مصلح آخر¬الزمان حضرت مهدی (عليه¬السلام) است که بيگانگان با تلقينات و تبليغات سوء و غرض¬آلود، کوشيده اند تا آن را عامل انحطاط و عقب ماندگی معرفی نمايند ؛ در حالی که انتظار ظهور حضرت مهدی (ع) يکی از حساس¬ترين و تاريخ¬ساز¬ترين فرازهای عقيدتی اسلام است. بنابراين فراهم آوردن زمينه-های ظهور، از جمله شرايط ظهور به حساب می¬آيد؛ تا زمينه¬ی ظهور فراهم نشود آن حضرت ظهور نخواهد کرد حال بايد توجه داشت برخی از شرايط ظهور، با گذشت تاريخ و ظلم و جور انسانها؛ پيشرفت علم و دانش بشری و در نتيجه آگاهی مردم دنيا و نااميد شدن مردم از نحله¬ها و مذاهب بشری و حکومت¬های مختلف فراهم می¬شود و بايسته است برخی ديگر از آنها به دست ما انسانها و دوستداران آن حضرت فراهم شود تا بتواند با ظهور خود انسانها را نجات دهد و آرامش و امنيت را در تمام دنيا فراهم نمايد تا ديگر مسلمين با ترس شب را به سر نبرند و حکومت مستضعفان در تمام دنيا علنی شود ان شا ءالله. الف: مبانی اعتقادی مهدويت حوزه¬ی مباحث اعتقادی، حوزه¬ی وسيع و گسترده¬ای است؛ آنچه ما از آن گفتگو می¬کنيم نه تمامی مباحث بلکه مبانی و ريشه¬های مهدويت است که تعدادی از مباحث قابل طرح عبارت ازامامت ( اهميت، ضرورت، ويژگی، و…)، مهدويت از منظر آيات و روايات، دلايل تولد حضرت مهدی (ع)، فلسفه¬ی غيبت، نقش امامت در عصر غيبت(فوايد امام غايب) ، وضعيت شيعه در دوران غيبت، قيام و انقلاب پيش از قيام حضرت، وظايف شيعه در عصر غيبت، انتظار، علائم و شرايط ظهور، ما در اينجا به توضيح برخي از آنها مي¬پردازيم. الف-1: اهميت امامت فصلنامه¬ی تخصصي انتظار را اينگونه بيان نموده است: شيعه اعتقاد خود را به امامت گره زده است و با اين طرح، راه خويش را در تاريخ آغاز کرده و در اين راه رنج¬ها برده تا آنجا که به اعتقاد برخی محققان آنقدر در اين راه شمشير کشيده شده و جان فشانی شده، در هيچ برهه¬ای از زمان و در هيچ يک از آموزه¬های دين؛ شمشير زده نشده و جان فشانی نشده است. امروز در اين نسل ما امامت را پذيرفته¬ايم ولی هنوز برای بسياری از ما طرح امامت و در نتيجه بحث امام زمان گنگ و مبهم می¬باشد و به صورت ميراثی از آن پاسداری می¬شود، ميراثی که هنوز عمق و ضرورتش را نچشيده¬ايم شايد اين گمان از اينجا برخاسته است که ما امامت را مبهم مطرح کرده¬ايم و آثار و مرزها و اثراتش را نشان نداده¬ايم و اين طرح حکومتی را جدی نگرفته¬ايم؛ اگر ما جايگاه امامت را بشناسيم و ضرورتش را لمس کنيم، بر اساس همان ضرورت؛ وجود امام زمان را حس می¬کنيم و زير بار اشکالهای بنی¬اسرائييلی، آزاد می¬شويم و بر اساس همان ضرورت به عشقی از امام می¬رسيم. الف-2: ضرورت امامت: امام شئونی دارد که از جمله آنها پيشوايی و رهبری جامعه است امامت که همان پيشوايی و جلوداری است، طرح سياسی شيعه برای اداره جامعه است و در نگاه شيعه آدمی همچنانکه منتظر به وحی است منتظر به امام معصوم نيز هست اين اضطرار و ضرورت از طرقی قابل حل است که عبارت ازاهداف حکومتو ضرورت حکومت. الف2-1: اهداف حکومت: امروزه اهداف حکومت¬ها در آزادی امنيت و رفاه و آموزش و بهداشت خلاصه می¬شود اگر اهداف حکومت¬ها فقط همين باشد احتياجی به طرح امامت و رهبری شيعه نيست که همان شورا و انتخاب، راه¬گشا است؛ اما اگر اهداف حکومت را رشد انسان در تمامی ابعاد و استعداد¬ها بدانيم، يعنی همان که قرآن گوشزد می¬کند و اينکه به آدمی بيامورد چگونه با حواس،فکر وعقل، قلب و وهم و خيال خود برخورد کند و به او هدايت و فرقان و ميزان را ارزانی کند و او را برای تمامی رابطه¬ها محتمل يا مضمون و يا متيقن آماده سازد آن وقت چاره¬ای جز پيوند با امامت شيعه و امام معصوم نيست. الف2-2: قلمرو حکومت: قلمرو حکومت تا کجاست؟ تنها در محدوده¬ی جامعه و خانه هفتاد سال دنياو يا در وسعت هستی تا بی¬نهايت عمر انسان؟ اگر در محدوده¬ی هميشه¬ی دنيا و60 سال باشد نه تنها نيازی به امام نيست که به وحی و کتاب و پيامبر هم نيازی نيست ؛ چون برای روشن کردن يک چراغ فتيله¬ای احتياجی به نيروی اتمی نيست اين محدوده نياز به اين همه استعداد¬های فردی و اجتماعی و عالی ندارد بلکه غرايز کافی است و بيش از آن نيازی نيست اما برای انسان مستمر و مرتبط با تمامی عوالم متيقن و محتمل و مضمون که از استعدادهای او برداشته می¬شود چاره¬ای جز پيوند با آگاهی که به تمامی اين مجموعه¬ها آگاه باشد نيست آدمی که بيش از هفتاد سال است و حکومت که قلمرو آن وسيع¬تر از خانه و جامعه و دنياست، حاکمی می¬خواهد که برای اين جامعه آگاه و بر آن مسلط باشد اگر قدر و استمرار و ارتباط انسانها ملاحظه نشود می¬توان به همين حکومتها به اين شکل و شمايلهای استبدادی و قراردادی حکومت فلاسفه و دانشمندان دل خوش کرد اما اگر انسان در رابطه¬ای ديگر مطرح شود و در وسعتی ديگر بررسی شود ناچار موضوع و شکل مسأله دگرگون خواهد شد و اين انسان ناچار با اين پيوند و ارتباط به حکومتی نياز دارد هماهنگ با نظام هستی و به حاکمی نياز دارد آگاه به اين نظام و به قانونی نياز دارد منبعث از اين نظام و واقعيت اين چنين حکومت و قانون و حاکمی مردمی و انسانی و حقيقی خواهد بود جمع اين آگاهی و آزادی می¬شود همان عصمت که ملاک انتخاب حاکم است. در هنگامه¬ای که معصوم را نپذيرفتند کار ولی فقيه آن هم فقيهی که نشانه¬ها و علامت¬هايش را خود معصوم بيان کرده است اين است که زمينه¬ها را فراهم می¬کند و به معصوم دعوت نمايد وپرچم او را بالا برد و با تربيت مهره¬های کارآمد و دگرگون کردن تلقی توده¬ها و تشکيل حکومتدينی زمينه¬ساز ظهور آن امام حکومت جهانی و فراگير او باشد. اين چنين حکومتی می-شود طرح حکومتی تشيع و اين چنين طرحی با اين بينش وسيع سزاوار اين همه خون در تاريخ انسانی است ما امامت شيعه و طرح حکومتی تشيع را فقط اينگونه می¬توانيم بفهميم و در اين جايگاه می¬توانيم لمس کنيم. ب:مبانی کلامی مهدويت ب-1:انتظار برای شناخت کامل انتظار، نخست بايد درباره¬ی معنا و مفهوم کلمه¬ی « انتظار» بحث کرد و سپس درباره¬ی حقيقت انتظار، ابعاد و ضرورت آن را مورد بررسی قرار داد. نويسنده¬ی کتاب ظهور حضرت مهدی از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان انتظار را اينگونه تعريف نموده است: (انتظار فرج): از آمال و آرزوهای ديرين بشر و همه¬ی ملتها و مذاهب بزرگ جهان است که خمير مايه¬ی اصلی آن در اعماق وجود همه¬ی انسانها و جوامع مختلف بشری وجود دارد. (انتظار از نظر لغت) : به معنای چشم به راه بودن و نوعی اميد به آينده داشتن است؛ آينده¬ی خوب يا بد، زشت يا زيبا، مطلوب يا منفور. انتظار فرج دو گونه است: 1- انتظاری که سازنده و نگهدارنده است، نيرو¬آفرين و تحرک¬بخش است به گونه¬ای که می¬تواند نوعی عبادت و حق¬پرستی شمرده شود انتظاری که گناه و ويرانگر و اسارت بخش است، فلج کننده است. اين دو نوع انتظار¬فرج معلول دو نوع برداشت از ظهور عظيم مهدی موعود است و به نوبه خود بينش درباره¬ی تحولات و انقلابات تاريخی ناشی می¬شود. زمانی می توانيم و حقيقت آن را درک کنيم که بدانيم و لمس کنيم که امام زمان را برای چه می¬خواهيم قبل از اينکه معرفت به مهدی موعود (ع) پيدا کنيم، يک پيش فرضی لازم و ضروری است وآن اين است که او را برای چه می¬خواهيم و اصلاً چه ضرورتی به وجود او می¬باشد؛ در واقع تا نسبت به اين مسئله تشنه نشويم، به حقايق آن دسترسی نخواهيم داشت مادامی که اين عطش انتظار و احساس نياز و به تعبير زيبای معصومين (عليه¬السلام) اضطرار و افتخار به حجت و امام عصر عج شکل نگيرد، به دنبال حضرتش نخواهيم رفت و انتظار ظهورش را نخواهيم داشت. ب-2:انتظار در اسلام نويسنده¬ی کتاب ظهور حضرت مهدی از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان انتظار فرج در اسلام را اينگونه بيان نموده است: به ويژه در مذاهب تشيع، عبارت از ايمان استوار به امامت و ولايت حضرت مهدی( عليه¬السلام) اميد به ظهور آن واپسين حجت خداوند؛ آرزوی فرارسيدن روزگار رهايی مستضعفان از چنگال مستکبران، و تمام شدن دوران داعيه «لمن الملکی» طاغوتيان فتح و پيروزی مؤمنان و آغاز حکومت صالحان؛ تا پايان جهان است که همه¬ی اعتقادهای اساسی اسلام را از يگانگی خداوند و رسالت پيامبر( صلی¬الله عليه و اله و سلم) و امامت امامان معصوم و تحقق وعده¬ی تخلف ناپذير خداوند در بر دارد. انتظار فرج در اسلام، در واقع نوعی آمادگی است؛ آمادگی برای پاک شدن، پاک زيستن و دور ماندن از زشتيها و وصول به تزکيه نفس؛ آمادگی برای حرکتی مستمر و دائم، با تلاش و کوشش پيگير و خستگی ناپذير توأم با خودسازی و دگرسازی و زمينه¬سازی و سرانجام؛ آمادگی برای تهيه-ی قوا برای شرکت در نهضت عظيم آسمانی حضرت مهدی (ع) که آغاز آن، ظهور مبارک حضرت ولی¬عصر (عليه¬السلام ) و فرجام آن؛ شکست تاريکيها، ظلمها، فسادها، جهل¬ها، جنايت¬ها، قدرت طاغوتها، نتيجه¬ی آن برپايی حکومت عدل الهی و تحقق قول و پيمان الهی به عزت¬بخشی مؤمنان است. ب-3:انتظار در قرآن آئين مبين اسلام از همان آغاز پيدايش خود و حتی از نخستين سالهای ظهور پيامبر پيوسته مسلمين را به آينده¬ی درخشان اميدوار ساخته است و قرآن کريم با قاطعيت هر چه تمام¬تر اين مسئله را به عنوان يک وعده¬ی تخلف ناپذير الهی مطرح نموده و در کمال صراحت، پيروزی نهايی ايمان اسلامی و آينده¬ی درخشان آيين محمدی در سوره توبه آورده و گفته:« هُوَالذَّی أَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدَی وَدِينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَي الدِينِ کُلُّهُ وَلَوکَرِهَ المُشرِکُونَ» (خدا آن کسی را که برسول خودرا با هدايت– و يا با آيات و معجزات– و با دينی فرستاده که با فطرت و حقيقت آفرينش منطبق است، تا آن را بر ساير اديان غلبه دهد هر چند مشرکان ناراحت شوند.) علامه¬ی طباطبايي در شرح اين آيه از امام صادق (ع) روايتي به اين مضمون نقل نموده است: به خدا سوگند هنوز تأويل اين آيه نشده و نخواهد شد تا اينکه قائم ما خروج کند ديگر هيچ کافر به خدا و منکر امامی باقی نمی¬ماند مگر اينکه از خروج آن جناب ناراحت می¬شود؛ زيرا آن حضرت عرصه را برآنان چنان تنگ می¬گيرد که راه گريز نمی¬ماند حتی اگر کافری در دل سنگی پنهان شود، آن سنگ می¬گويد ای مؤمن در دل من کافری پنهان است مرا بشکن و او را به قتل برسان. ب-3-1:حقيقت انتظار اگر مفاهيم صحيح واژه¬ها درک شود، تفاوتهايی که در شناخت مذاهب و اهداف آن برای عده¬ای پيش آمده و يا می¬آيد، مرتفع و اهداف واقعی مکتب؛ روشن می¬شود. ازجمله مفاهيمی که از آن برداشتهای مختلفی شده انتظار ظهور و فرج حضرت مهدی (عج) است به همين خاطر شايسته است با کمی تأمل و درنگ، در اين زمينه کنکاشی کنيم. کنکاش از نظر ريشه¬ی لغوی به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی اميد داشتن به آينده، تعبير شده است. آنچه با مراجعه به کتب لغوی معلوم می¬شود اينکه انتظار يک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است اما از اين معنا می¬توان دو نوع برداشت کرد: يکی اينکه در حالت روانی و چشم به راهی؛ انسان را به عزلت و اعتزال و انزوا بکشاند و منتظر دست روی دست بگذارد، وضعيت فعلی را تحمل کند و به اميد آينده فقط انتظار بکشد. برداشت ديگر اين است که اين چشم به راهی و انتظار باعث حرکت،پويايی و اقدام عامل عمل و آمادگی وسيع¬تر گردد. علامه¬ی مجلسي در بحار از پيامبر (ص) روايت کرده حضرت فرموده: «الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه».(مردم معدن هستند مثل معادن طلا و نقره.) استفاده از معدن سه مرحله دارد: 1) کشف 2) استخراج3) شکل دادن. تا اينجا مرحله¬ی کمال و شکوفايی است، اما اين آهن شکل گرفته که مثلاً به شکل اتومبيل درآمده، جهت می¬خواهد پس مرحله¬ی (4) جهت¬يابی اين معدن است، جهت به سوی کيست؟ به سوی پايين¬تر از خود و رضايت به زندگی حيوانی و همين حيات دنيوی اين تنزل است انسان با کمترين مقايسه درمی-يابد که از حيوانات بالاتر است در نتيجه، هدفی برتر می¬يابد؛ حرکت به سوی بالاتر از خودمان، اين تحرک است؛ رشد است، بالاتر از من کيست؟ لابد بايد گفت امام مهدی؛ آماده است و برای سلطان و تسلط مهدی (ع) زمينه¬سازی می¬کند. ب-3-2: ضرورت انتظار توجه به معنا وحقيقت انتظار دريچه¬ای است برای رسيدن اين مهم، انتظار يک دوره آماده¬سازی و زمينه¬سازی و هر انقلاب و حرکتی که اين دوره را پشت سر نگذاشته باشد ابتر و ناقص و بی¬ثمر خواهد بود، ما کسانی را می¬بينيم که به پا ايستاده¬اند و راه افتاده¬اند ولی دوره¬ی انتظاری نداشته¬اند گويا چيزی نمی¬خواسته¬اند و تنها بر اساس جّو محيط و جريانهای حاکم به رفتن وادار شده بوده¬اند اينها بدون انتظار و بدون آماده¬باش در گامهای اول گرفتار شده¬اند و به خودخوری و فرار از خويشتن رسيده¬اند و در آخر زير فشار ابهامها و اشکالها؛ در مرحله¬ی فکر و اعتقاد،در مرحله¬ی ضرفيت و تحمل و مرحله¬ی طرح ريزی؛ مرحله¬ی عمل، از کمبود امکانات گرفته تا نيازهای اقتصادی، تخصصی و علمی، حتی آمادگی بدنی و جسمانی در زير¬بار اين فشارها به انزوا و فرار از کار و جدايی روی آورده¬اند طبيعی است آنانکه عمل زده بودند بعدها نفرت، عرفان¬زده و فلسفه¬زده و کلاس¬زده هم بشوند اين خاصيت انتظار است که تو را وامی¬دارد که کمبودها را حدس بزنی و برای تأمينش بکوشی اين خاصيت انتظار است که تو را به آمادگی و حضوری می¬رساندکه ما منعم¬ها را بشناسی و برای رفعشان، برنامه ريزی کنی. از طرفی ضرورت و اهميت انتظار را می¬توان از لابلای صفحات تاريخ به دست آورد. پس از رحلت رسول اکرم (ص) و شهادت امير المؤمنين (ع) و شهادت سيد¬الشهداء تا به امروز ريشه¬ی تمام حرکتها و نهضتهای شيعی عليه باطل و استعمارگران، همين فلسفه¬ی اجتماعی انتظار و عقيده به ادامه¬ی مبارزه تا پيروزی حق بوده است اين امر چنان مورد توجه بزرگان قرار گرفته تا آنجا که يکی از معيارهای پذيرش اعمال معرفی شده است. از مهمترين راه¬های بقای تشيع همين روح انتظاری است که کالبد هر ريشه را آکنده ساخته و پيوسته او را به تلاش و کوشش و جنبش وامی¬دارد و مانع از نااميدی و بی¬تابی و افسردگی و درماندگی او می¬گردد. ب-3-3: ابعاد انتظار آنکس که در انتظار است، آماده می¬شود تا نقطه ضعف¬های خودش و مانع¬ها را بشناسد و بيابد و در نقطه ضعف¬های دشمن خانه بگيرد و از آن سنگر بسازد حال اين پرسش مطرح است که آمادگی و زمينه¬سازی در کجا و به چه صورتی؟ برای توضيح اين مطب آمادگی قلمرو و ابعادی دارد که انسان منتظر در همه¬ زمينه¬ها آماده و سرپا باشد. که اين آمادگي عبارتند از: آمادگی فکری، آمادگی روحی، طرح و برنامه ريزی، آمادگی در عمل. ب-3-2-1آمادگی فکری در نهج¬الفصاحه آمده است:سقف¬های سنگين و رسالتهای بزرگ، پايه¬های محکم می¬خواهد، پايه-هايی که در شعور و احساس قرار گرفته باشد؛ به همين خاطر رسول اکرم می¬فرمايد:« لکل شی دعامه و دعامه هذا¬الدين الفقه و الفقيه و الاحد اشد و علی¬الشيطان من الف عابد.» (برای هرچيز پايه و اساسی وجود دارد و پايه¬ی اين دين [اسلام] ، فهم عميق است و يک فقيه در برابر شيطان از هزار مسلمان عبادت گذار بدون شناخت محکم¬تر و مؤثرتراست. بنابراين در دوره¬ی انتظار بايد بنيادهای فکری عميق تا در مقابل افکار و مکاتب مختلف از پا نيافتيم اما چگونه؟ بعضی¬ها خيال می¬کنند برای انتخاب صحيح بايد تمام مکاتب را شناخت و آنگاه انتخاب کرد ولی اين برررسی برای انتخاب کافی نيست؛ زيرا اين درست است گفته¬اند بايد گفته¬ها را گوش کرد و بهترين را انتخاب کرد ولی ما مي¬دانيم بهترين کدام است بهتر را بايد با اصلی سنجيد، اين اصل کدام است. علی (ع) فرموده¬اند: «کفی بالمرء جهلاً أن لايعرف قدره.» (برای جهالت تو همين بس که با تمام مطالب و اطلاعات عظيم اصل و معيار نداشته باشی و اندازه¬ی خودت را نشناسی.) آنچه يک منتظر بايد در زمينه¬ی فکری به آن مصلح شده باشد، همين درک از خويش و شناخت قدر خويش است که معيار انتخاب مکتبها خواهد بود و انسان را در برابر مکتب¬های گوناگون راهنمايی می¬کند و انتخاب بهتر را ممکن می¬سازد چون بهترين¬ها در رابطه با شعاری که ارايه مي¬دهد، همراه مقايسه¬ای که در ميان اين شعار و قدر وجود من برقرار می¬شود، انتخاب می-گردد. ب-3-2-2آمادگی روحی در کتاب تحفة¬الوليا آمادگي روحي را اينگونه شرح داده است: منتظر بايد در زمينه¬ی روحی آمادگی بالايی داشته باشد تا در برابر حوادث و مصيبت¬ها از کوره در نرود تا بتواند بار سنگين رسالت و آگاهی¬های عظيم را به دوش گيرد در واقع ظرفيت وجودی مرا در کنار گرفتاری¬ها مقاوم سازد. همين است که می¬بينيم وقتی منتظر دعا می¬کند معرفت و شناخت را می خواهد: «اللهم عرفنی نفسک» (خدا يا خودت را به ما بشناسان.) وثبات قدم را می¬خواهد: «ثبتنی علی دينک» ( مرا در دين خود ثابت قدم کن ). کم توقعی و صبر را می¬خواهد: «صبّرنی علی ذلک» (و به خاطر آن به من صبر بده.) منتظر بايد از آنچنان روحيه¬ای برخور دار باشد که همراه رنجها و سختيها، راحتی¬ها را داشته باشد؛ زيرا که در زمان غيبت، مردم مورد سخت¬ترين امتحانات قرار می¬گيرند و زير و رو می¬شود. چنانکه امام باقر (ع) در مورد يکی از ياران که پرسيد فرج شما چه وقت است فرمود:« هيهات، هيهات لاتکون فرجنا حتی تغربلوا ثم تغربلوا يقولها ثلاثاً حتی يذهب الکدر و يبقی الصفو» (هيهات فرج ما نرسد تا غربال شويد، بازهم غربال شويد تا اينکه کدورت¬ها برود و صافی و صفا بماند.) ايجاد روحيه، امر مهمی است که در دوره¬ی انتظار بايد حاصل شود ولی مهم¬تر از آن، راه¬های ايجاد روحيه است که چگونه و با چه روشی؟ اين مرحله ايجاد می¬شود که به مواردی اشاره می-کنيم از جمله اين موارد عبارت از : ب3-2-2-1 درک قدر در نهج¬الفصاحه درک قدر را اينگونه تشريح مي¬کند: انسانی که اندازه¬ی خود راشناخته، ديگر به خاطر کمترها توفان نمی¬گيرد و از جا نمی¬کند ضرفيت و وسعت روحی ما در رابطه با آنچه که بر ما اثر می¬گذارد، مشخص می¬شود. علی (عليه¬السلام) فرموده :« القدر الرجل علی قدر همته» (اندازه انسان به اندازه همان چيزی است که برای او اهميت دارد.) پس بايد به اين مرحله برسيم که ارزش وجودی خودمان از چيزی که برای ما اهميت دارد بالاتر است پس همت¬هايمان بالاتر می¬رودتا آنجا که حرکت می¬کنيم و در اين حرکت با مسائلی که از قبل برايش آماده بوديم روبرو می¬شويم. ب-3-2-2-2رفعت ذکر رفعت ذکر می¬تواند عامل وسعت صدر باشد و قرآن چه زيبا به اين موضوع اشاره کرده:« اَلَم نَشرَح لَکَ صَدرَکَ وَ وَضَعنَا عَنکَ وِزرَکَ و َرَفَعنَا لَکَ ذِکرَکَ فَإِنَّ مَعَ العُسرِ يسراً إِنَ مَع َالعُسرِ يسراً»( آيا ما سينه¬ی تو را گشاده نساختيم و بار سنگين تو را از تو برنداشتيم همان باری که بر پشت تو سنگينی می¬کردو آوازه¬ی تو را بلند ساختيم به يقين با هر سختی آسانی است آری مسلماً با هر سختی آسانی است.) ب-3-2-2-3 شهادت و ديدن تمام راه کسی که تمام راه را ديده و مانع¬ها را شناخته است اين وجود شهيد واقف منتظر است و از ديدن حوادث وگرفتاری¬ها نمی¬لرزد؛ زيرا از پيش آماده شده و به انتظار نشسته است. ب-3-2-2-4اطاعت و تقوا کسی که حدود را می¬شناسد و تکليفش را می¬داند و می¬خواهد به اين تکليف عمل کند اين وجود ديگر فشاری ندارد بلکه در جايگاه امن نشسته است. ب-3-2-2-5 ارتباط و پيوند با خدا رزق انسان در خواندن کتابها و مطالعات، محقر نيست دقت و مطالعه در آقاق طبيعت و در انفس وجودی انسان هم می¬تواند آيه و نشانه¬هايی به دنبال بياورد و مايه¬ی روحی و فکری انسان را تقويت کند از اين گذشته کسی که روز را با خلق خدا به سر می¬برد ، بايد شب را به ياد خدا باشد و از قرب و نزديکی او رزق بگيرند. ب-3-2-3طرح و برنامه ريزی منتظر بايد طرح و نقشه داشته باشد و باتوجه به آن طرح و نقشه دنبال مصالح و لوازمی باشد که قبلاً طرح و برنامه¬های آن را کشيده است اما برای اين طرح نکاتی را بايد در نظر گرفت که آن نکات عبارت از: ب-3-2-3-1 هدفمندی: طرح بر اساس هدف و هدف بر اساس درک از قدر و ارزش، شکل می¬گيرد با در دست داشتن هدف؛ کليد طرح به دست می¬آيد. ب-3-2-3-2 ارزشمندی هدف: انسانی که خود را ميوه¬ی هستی می¬بيند ودر او همتهای بلند شکل می¬گيرد و مسئوليتهای بزرگ پذيرفته می¬شود نمی¬تواند فقر و جهل و فسق و شرک را تحمل کند و در پی ارزشهای بالاتر است که برای اين ارزشهای مقدس مجبور است که طرحی بريزد. ب-3-2-3-3 :تجزيه هدف بهترين کار برای رسيدن به هدف و برداشتن موانع ،تجزيه و تقسيم کردن آنهاست؛ يعنی بايد نيازها، مسائل؛ مراحل و موانع را شناسايی کرد. همچنين بايد به جای نشستن و حسرت خوردن، حرکت کرد تا راه رسيدن به هر يک از مقدمات و مراحل را بشناسيم و برای درگيری با موانع آماده شويم هنگامی که هدفهای بزرگ تجزيه می¬شود، راحت و آسان خواهند شد و هدفهای کوچک هنگامی که خرد نشوند؛ ناممکن و محال جلوه می¬کنند. ب-3-2-4آمادگی در عمل در مرحله عمل به دو عامل ديگر نياز است که در روش تربيتی انبياء در قرآن آمده:« لَقَد اَرسَلنَا رُسُلُنَا باِلبَيّنَِاتِ وَ اَنزَلنَا مَعَهُمُ الکِتَابَ وَ المِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالقِسطِ وَ اَنزَلنَا الحَدِيدَ فِيهِ بَأسٌ شَديِدٌ وَ مَنَافِعَ لِلنَّاسِ وَ لِيَعلَمَ اللهُ مَن يَنصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالغَيبِ إِنَّ اللهَ قَوِیٌّ العَزيِزٌ.» (ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستاديم و به آنها کتاب آسمانی و ميزان شناسايی حق از باطل و قوانين عادلانه نازل کرديم تا مردم قيام به عدالت کنند؛ آهن را نازل کرديم که در آن نيروی شديد و منافعی برای مردم است، تا خدا بداند چه کسی او و رسولش را ياری می¬کند بی-آنکه او را ببينند؛ خدا قوی و شکست ناپذير است!) در بينش دينی انسان نه با عمل بلکه با بينش خويش از يک عمل به ارزش می¬رسند، در بينش اسلامی؛ همه عهده¬دار و همه مسئولند پيامبر (ص) فرمود:«کلکم راع و کلکم مسئول عن رعيه» برای انجام چنين مهمی به دو عامل ديگر نياز است؛ کتاب و ميزان يعنی با کتاب، به ضابطه¬ها برسد و دستورها را بشناسد و هنگام تزاحم دو دستور؛ با ميزان¬ها و معيارها از بن¬بست بيرون آيد. ب-3-2-4-1 کتاب منظور از کتاب، همين قرآن؛ تورات و انجيل نيست واين پيداست که همه¬ی انبياء صاحب کتابهايی مثل تورات و انجيل و زبور وقرآن نبوده¬اند اين کتاب همان ضابطه¬ها و دستور¬هايی است که مکتوب است مثل (کتب عليکم صيام) منتظر مؤمن که خودش را در دنيای رابطه¬ها می¬بيند و در ميان نظام عليتی و علمی می¬شناسد، ديگر نمی¬تواند اينگونه اقدام کند بلکه برای هر رابطه به ضابطه و دستور نياز دارد. ب-3-2-4-2 ميزان به اندازه¬ی تمام پديده¬ها، تکليف و حکم است اين تکاليف باهم تعارضی ندارند ولی مسأله آنجا سبز می¬شود که اينها در يک زمان به سراغ تو می¬آيند اگر در يک زمان محدود با تمامی اين دستورها روبرو شوی چه کار می¬کنی ؟ آيا همين¬گونه به يک کار مشغول می¬شوی و بقيه را می-گذاری يا اينکه غصه و جوشِ کارهای مانده را بر دلت بار می¬کنی يا اينکه در هنگام تزاحم دنبال معيارها می¬گردی و ميزان می¬خواهی ؟ اين ميزان¬ها عبارت از ب-3-2-4-2-1توجه به عامل جهت و اثر عمل برای فهم حکم و روح حکم، اين توجه لازم است به همين خاطر؛ مؤمن منتظر در حکمی که می¬شنود و عملی که می¬خواهد بياورد؛ بايد به اين ميزان¬ها توجه کرد که چه عاملی او را وادار می-کند و چه جهتی او را می¬خواهد و اين عمل سازنده¬تر است يا عمل ديگر. ب-3-2-4-2-2اهميت ،صعوبت و مخالفت هوس آقای قرشي در کتاب خاندان وحي اهميت،صعوبت و مخالفت هوس را اينچنين شرح داده است: هنگامی که به دو کار برخورد می¬کنی ،نگاه کن ببين خدا کدام يک را بهتر می¬پسندد و کدام يک اهميت بيشتری دارد اگر در نظر خدا برابر بود ببين کدام يک سخت¬تر است آنچه سخت¬تر است سازنده¬تر خواهد بود آنجا که در صعوبت و سختی باهم مساوی هستند، معيار مخالفت با هوس در ميان است. ظهورحضرت مهدی يک مسئله جهانی ظهور امام مهدي (صلوات¬الله¬عليه) يک جريان منطقه¬ای قومي نيست، بلکه يک مسأله¬ی جهاني وهمگاني است؛ در نهايت، اين مسئله در جهان تشيع نضج گرفته ارادتمندان آن حضرت پيوسته در انتظار ظهوری هستند و از وجود مبارک و دعاهای نافذ و توجّهات عاليش در زمان غيبت استفاده می¬کنند ظهور امام (عليه¬السلام ) عبارت از اُخرای حکومت الهی در جهان و غلبه و پيروزی کامل حقّ بر باطل است، ظهور آن حضرت حل مشکل اساسي جهان و ترسيمي از آينده¬ی دين مبين اسلام است؛ ظهور آن حضرت پياده شدن وعده¬ی حکومت توحيد در روی زمين است که توسط قرآن مجيد و رسول اکرم (صلی¬الله¬عليه¬و اله ) وعده داده شده است. بشر در ادوار تاريخ، بر طبيعت تسلط يافته و آن را در استخدام خود گرفته است و توأم با آن بشر بر بشر نيزتسلط يافته و انسانها را مستضعف کرده و مورد بهره¬کشي قرار داده است، اکثريت بسيار بزرگ زير سلطه و استعمار اقليت کوچکي قرار گرفته و زير فشار آنان جان می¬کنند؛ ولی دورانی خواهد آمدکه بشر بر نفس خود تسلط پيدا کند و آن در زمان حضرت مهدی خواهد بود علی هذا دوران بشريت را بايد به سه دوران تقسيم کرد: تسلط بشر بر طبيعت، تسلط بشر بر بشر، تسلط بشر بر نفس، که فعلاً بشر در انتظار دوران سوم است و علائم آن با پيشرفت اسلام و پيشرفت افکار بشری به تدريج آشکار و در چند جای قرآن به آن اشاره شده است. ب-4زمينه¬های ظهور در کتاب منتخب¬الأثر زمينه¬های ظهور را اينگونه تشريح کرده است: مسئله¬ی مهمي که در طول تاريخ اسلام اميد مسلمانان به ويژه شيعيان منتظر بوده، وعده¬های تخلف¬ناپذير خداوند در مورد آينده¬ی اسلام و پيروزی نهايی مؤمنان و مستضعفان و محرومان می¬باشد و برای تحقق اين وعده بايد زمينه¬سازی کرد پس فراهم آوردن زمينه¬های ظهور، از جمله شرايط ظهور به شمار مي-آيد؛ و تا زمينه¬ی ظهور فراهم نشود آن حضرت ظهور نخواهد کرد. حال برخي از شرايط ظهور با گذشت تاريخ و ظلم و جور انسانها، پيشرفت علم و دانش بشری و در نتيجه آگاهي مردم دنيا و نااميد شدن مردم از نحله¬ها و مذهب¬های بشری و حکومت¬های مختلف فراهم می¬شود؛ شايسته است برخی از آنها به دست ما انسانها و دوست¬داران آن حضرت فراهم شود برای فراهم کردن زمينه های ظهور می¬توان موارد متعددی را ذکر کرد: ب-4-1تحول جامعه بشری ايجاد آگاهی و آمادگی جامعه¬ی بشری برای حق و حقيقت و مخالفت جدی با ظلم و جور يکی از زمينه¬های مهم برای ظهور آن حضرت هست واين مهم بر عهده¬ی ما مسلمانان و شيعيان آن حضرت است. ما بايد با استفاده از علم و تکنولوژی، حقايق اسلام را به گوش جهانيان برسانيم و آنها را با زيبايی¬های مکتب اهل بيت پيامبر که هماهنگ با فطرت انساني است آشنا سازيم تا همانگونه که در احاديث آمده، با شناخت زيبايی¬های اهل بيت پيامبر و مقايسه¬ی آن با ساير مکاتب و فرهنگ؛ حق را از باطل تشخيص داده از آن دل کنده به حقيقت بپيوندند و آن زمان که مردم دنیا با زورگويی و جاه¬طلبي آشنا و بر ناتواني آنها بر جامعه بشری آگاه شدند قهراً به دنبال يک منجی مصلح بوده و خود به خود برای پذيرش حقيقت آمادگي پيدا می¬کنند و قدر آن را ارج می¬نهند. ب-4-2انقلاب و تحول روحی افراد تغير و تحول روحی و خودسازی و تهذيب نفس نقش مهمی در ايجاد انقلاب بزرگ و به پيروزی رساندن آن دارد و با تحولات بشر در روحيه¬ی انسانها و ساخته شدن نيروهای با صلابت می¬توان اذعان کرد يکی ديگر از زمينه¬ها فراهم شده است بايد دانست امام زمان هم به انتظار لحظه¬ای که اين تحولات درونی در قلب و روح انسانها به وجود آمده وبه حد کمال خود برسد تا ظهور برای حضرت ميسر شود. ب-4-3انتظار سازنده در منتخب¬الاثر روايتي به اين مضمون نقل شده است:«افضل اعمال امّتی انتظار فرج» (بزرگترين اعمال امت من انتظار فرج است.) انتظار سازنده و صحيح، مکتب انسان¬سازی و انقلاب است؛ انتظاری که برترين اعمال امت پيامبر شمرده شده است، ريشه و اساس دو نکته مذکور (خودسازی افراد و ساختن جامعه است) تا اميد و انتظار و در نتيجه صبر و تحمل مشکلات نباشد؛ انسان قادر به خودسازی نيست، انتظار به انسان اميد می¬بخشد توان و حوصله و حرکت و تلاش می¬دهد و در نتيجه افراد را اميدوار و هنرمند بار¬می¬آورد يعنی همان چيزی که لازمه¬ی فراهم آوردن مقدمات انقلاب بزرگ و جهانی حضرت ولی عصر (عليه¬السلام) است. ب-4-4 برپايی قيامها و انقلابهای ظلم ستيز و عدالت خواهانه ابن ابی¬الحديد در شرح نهج¬البلاغه انقلاب¬های ظلم¬ستيز و عدالت¬خواهانه را اينچنين تشريح نموده است: از اموری که باعث تسريع در انقلاب جهانی حضرت مهدی شده و موجب بيداری و آگاهي جامعه¬ی جهانی و در نتيجه فراهم آوردن زمينه¬ی ظهور می¬گردد قيامها و انقلاب¬های اسلامی و بيدارگرايانه است يکی از اين انقلابها که تأثير بسزايی در اين رابطه داشته و موجب مطرح شدن اسلام و فرهنگ تشيع در بين مردم جهان گرديده انقلاب بزرگ مردم ايران به رهبری بزرگ مردی از سلاله¬ی پيامبر می¬باشد با مطالعه روايات چنين به نظر می¬رسد که اين انقلاب همان حرکت آگاهی¬بخش و زمينه¬ساز قيام مهدی موعود است؛ چنانکه روايات گوناگونی که بعضی از آنها در توصيف رهبری اين انقلاب، و بعضی در وصف مردم و انقلاب¬کنندگان؛ و اينکه از چه منطقه¬ای و …هستند وارد شده است. ج -ابعاد مختلف زمينه¬سازی ، شرايط ظهور وانقلاب جهانی مهدی(ع) زمينه¬سازي هر عملي دارای ابعاد گوناگون است پس زمينه¬سازي ظهور حضرت مهدي (ع) نيز مختلف دارای ابعاد مختلفي از جمله اخلاقی، پژوهشی، علمی، فناوری، آبادانی زمينه¬سازی شرايط ظهور و انقلاب جهانی مهدوی. برای رسيدن به جامعه و انسان آرمانی بايد زمينه¬سازی کنيم و برای زمينه¬سازی بايد برنامه¬های مدون در ابعاد و زمينه¬های مختلف داشته باشيم پس جهت برنامه¬ريزی راهبردی ضروری است تا ابعاد مختلف زمينه¬سازی ظهور تبيين شود. مهدويت را می-توان در دو محدوده مطرح کرد: اول : در محدوده¬ی ايران اسلامی که بر استبداد داخلی پيروز شده و دست ابرقدرتها را از نظام اسلامی قطع نموده است. دوم : می¬توان در محدوده¬ی کل جهانی مطرح نمود و درباره¬ی آن بررسی کرد. اصولاً بحث محدويت در اسلام از تفکر و نگرش و جهان¬بينی توحيدی نشأت گرفته است آن حضرت به عنوان انسان کامل و خليفه¬ی الهی که تجلی همه¬ی زيباييها، جاذبه¬ها و دافعه¬هاست. اين انقلاب دارای ابعاد مختلفی می¬باشد که مهمترين آن را می¬توان در 15 بعد تقسيم نمود که هر بعد خود انقلاب بزرگي در انسان، جامعه و طبيعت است و اين ابعاد مختلف شامل:ابعاد اعتقادی، اخلاقی، فرهنگي، پژوهشي، علمی، فناوری، عمرانی، فضايي، اجتماعی، سياسی، اقتصادی، نظامی و زيست¬محيطی، امنيتی، قانون¬گذاری، باشد و ما در اينجا به ابعاد اخلاقی، اعتقادی، پژوهشی، علمی، فناوری و آبادانی در راستای انقلاب جهانی مهدوی با تکيه بر آيات و روايات پيامبر و امامان معصوم مورد بررسی قرار می¬دهيم. امروزه هيچ تفکر و انديشه¬ای به اندازه¬ی مهدويت و منجی¬گرايی در عرصه¬ها و جوامع مختلف به ويژه در جهان تشيع کارساز و تأثيرگذار نمی¬باشد مهدويت راه رسيدن به جامعه و انسان ايده¬آل و کامل است راه بسيج به سوی محرومين و مستضعفان جهان عليه ظلم و استکبار، استثمار است؛ برای حرکت به سوی حکومت جهانی عادلانه است. جهان بينی ما توحيدی است و لازم است در ابعاد و زمينه¬های مختلف در جهت عدالت اجتماعی حرکت کنيم و برای زمينه¬سازی برنامه¬ريزی کنيم خداوند متعال مانند طراح و معمار و برنامه¬ريز و پژوهش¬دهنده¬ی ماهر و سناريونويس بسيار دقيق در فرايند تکوين وتشريع و در کل نظام هستی کارش را به نحو احسن انجام داده همه¬ی حوزه¬ها و زمينه¬های تاريخی قبل از آفرينش انسان تا ابتدای خلقت و از آن هنگام تاکنون تا آينده زنجيره¬ای به هم پيوسته است. انسانهايی که می¬خواهند درک و بينش خود را نسبت به خود و جامعه و تاريخ و طبيعت بالا برند قصه آدم و حوا، هابيل و قابيل؛ حرکت و نهضت حضرت نوح، قيام ابراهيم عليه نمرود؛ قيام موسی در برابر فرعون، انقلاب پيامبر در مقابل نظام جاهليت؛ ازدواج حضرت علی با حضرت زهرا، و تولد يازده امام معصوم به عنوان جانشينان پيامبر و علی؛ غيبت امام زمان و مسئله¬ی انتظار و زمينه¬سازی شرايط ظهور انقلاب جهانی عادلانه مهدوی و محقق نگرش توحيدی و عدالت اجتماعی در جامعه جهانی و هزاران اسرار ديگر وجود دارد. پيامبران و اوليای الهی در طول تاريخ آمدن موعود را برای امت خود نويد داده¬اند و بهروزی و عدالت جهانی را ترسيم نموده¬اند حضرت داود در فصلهای مختلف زبور از شادی آسمانيان، مسرت خاکيان؛ غرش درياها، آسايش انسانها و آرامش همگان اشاره نموده است. پيامبر اسلام پس از ديدن نور درخشان حجت قائم چون ستاره¬ای فروزان در شب معراج به خيل منتظران پيوسته و با منطق وحی از اين روز پرده برداشته می¬فرمايد:( خوشا به حال کسانی که او را دوست بدارند؛ خوشا به حال کسانی که به امامت او معتقد باشد) (امام علی (عليه¬السلام) برمنبر کوفه از مهدی سخن می¬گويد و می¬فرمايد برترين قله¬ی شريف دريای بيکران فضيلت، شير بيشه¬ی شجاعت و ويرانگر کاخهای ستم، جهادگر هميشه پيروز قهرمان دشمن شکن و در پايان آهی می¬کشد و می¬گويد چقدر مشتاق ديدار اويم.) ج-1بعد اعتقادی و معرفتي يکی از ويژگی¬های حکومت جهانی مهدوی، افزايش معرفت و دانش و شناخت انسان از خود خداوند؛ جامعه، طبيعت و جهان است با چنين شناختی انسان به قدرت الهی پی برده و برای نقش¬آفرينی مثبت در مسير قرب الهی افکارش متمرکز شده و قدرت بيشتری برای پيمودن راه رشد و کمال پيدا می¬کند بنابراين بالاترين معرفتها معرفت نفس است؛ که در زمان ظهور و در سايه¬ی عدالت او قابل دسترسی همه¬ی انسانها است. امام علی(ع) درباره¬ی حضرت مهدی(عج) می¬فرمايد: «فَيُريِکُم کَيفَ عَدلٌ السِّيرِهِ و َيُحيِی المَيِّتَ الکِتابِ وَ السُنَّتِ» (او روش حکومت عادلانه را به شما می¬نماياند کتاب خدا و سنت پيامبر را که تا آنروز متروک مانده، زنده می¬کند.) امام آگاهی می¬دهد که او شيوه¬ی عدل و دادگری خود را به مردم نشان می¬دهد و آنچه از کتاب و سنت پيامبر مرده و ترک شده، زنده و پا برجا می¬کند واژه¬ی (ميت) برای آنچه که از کتاب و سنت متروک مانده و آثار و فوايد آن مانند مردگان منقطع گشته استعاره شده است. ج-2بعد اخلاقی يکی از اهداف انقلاب جهانی مهدوی تغيير و تحول انسان و وظايف نسبت به خود است بنابراين لازم است انسان تلاش کند تا از طريق انقلاب اعتقادی، روز به روز نگرش و ديدگاهش را نسبت به خود و خداوند؛ و جامعه و هستی، عميق¬تر نمايد، ايمان، اعتقاد و اخلاقش را به طور مستمر کامل¬تر نمايد و با تهذيب و خود سازی؛ خود را به صفات الهی آراسته نموده، تلاش کند تا در جمع ياران حضرت قرار گيرد تا حق خليفه¬ی الهی را به جا آورد و با تبعيت از آن حضرت خود را به انسان کامل نزديک نمايد. همچنين تلاش نمايد تا با انقلاب فرهنگی، زمينه¬ی رشد اعتقادی و اخلاقی را در جامعه به وجود آورد انسان به گونه¬ای خلق شده که دارای فطرت پاک و صفات الهی است بنابراين لازم است خود را به صفات الهی که در فطرت پاک او ريشه دارد بيارايد؛ و با تزکيه و خودسازی خود را به مرز انسان کامل نزديک کند. پيامبر اسلام هدف از بعثتش را گسترش اخلاق و صفات الهی معرفی می¬کند و می¬فرمايد:« إِنّی بُعِثتُ لاتمم مَکارِمُ الاخلاق» (همانا من مبعوث شدم که مکارم و خوبی های اخلاق را کامل نمايم.) ج-3بعد تحقيقات يا انقلاب پژوهشی تحقيق يا پژوهش چيست؟ تحقيق يا پژوهش در واقع بررسی موشکافانه و همه جانبه بر روی يک موضوع يا مسئله است تا همه¬ی ابعاد مبهم و ناشناخته¬ی آن شناسايی شود. امروزه تحقيق و پژوهش در کشورهای توسعه يافته و صنعتی از جايگاه بالايی برخوردار است در اثبات و جايگاه و اهميت و ارزش آن رابرت فراش از جنرال موتور معتقد است هر ساله نتيجه¬ی چندين تحقيق موفق خرج کليه¬ی تحقيقات را می¬پردازد از طرف ديگر تحقيق و توسعه يک فرايند دو طرفه است هر دو لازم ملزم يکديگرند در يک جامعه هدفمند که در آن انقلاب اسلامی ايجاد شده هدف از تحقيق، تلاش مستمر و کنکاش برای مسائل مختلف است. دستاوردهای علمی و فناوری بشر در طول 50 سال گذشته، از دستاوردهای علمی انسان در طول تاريخ بشر است؛ امروزه رشد تحقيقات و فناوری بگونه¬ای است که علم بشر در هر 7 سال دو برابر می¬شود از طرف ديگر تمامی علمی که بشر قبل از ظهور آن حضرت کسب خواهد کرد به اندازه¬ی دو حرف است و اين در حالی است که سرمايه¬گذاريها و منابع پژوهشی روز به روز از نظر کيفی و کمی در حال شتاب و گسترش است. ولی رشد علمی و معارف الهی در دوران ظهور از دو حرف به 27 حرف خواهد رسيد و اين کار بدون تغيير و تحول اساسی و يک انقلاب پژوهشی امکان پذير نيست؛ زيرا در زمان حضرت قرار است 25 حرف را آن حضرت بياموزد. خداوند در کتاب خود قرآن می فرمايد: «يَرفَع الله الذيِنَ امَنوا مِنکُم و الذينَ اوتوالعِلم درجاتٌ» (آن کسانی که ايمان آورند و کسانی که علم به آنان داده شده درجات عظيمی می¬بخشد.) ج-5بعد علمی يا انقلاب علمی بينش توحيدی وحدت¬نگر، تناقض اختلافات فکری متفکرين؛ فلاسفه و نيروای عقلی و دماغی، نيروهای اشراقی و استدلالی که در طول تاريخ در دو جبهه متفاوت باهم می¬جنگيدند را حل می-کند بنابراين در مکتب اسلام به دو قطب اشراقی و استدلالی يا عشقی و عقلی، دنيوی و اخروی تقسيم نمی¬شود؛ زيرا بينش توحيدی هيچگونه دوگانگی در روح و جسم را تحمل نمی کند. نگرش توحيدی وحدت¬گرای اسلامی و قرآنی و سنت پيامبر و امامان معصوم نشان می¬دهد که جدايی اين دو نيرو وجود ندارد به معنی ديگر اسلام معتقد است که در انسان دو نيرو به اسم عقل و دل يا عقل و اشراق وجود دارد بلکه وحدت ميان عشق و عقل و وحدت ميان اشراقي و استدلالي، وحدت ميان دنيا و آخرت؛ وحدت ميات زندگی مادی و معنوی انسان است بنابراين اسلام به دنيا و آخرت، طبيعت ماوراء¬الطبيعه ماده و معنی و روح و جسم تقسيم نمی¬شود بلکه همه¬ی هستی به طور يکپارچه و هماهنگ است و يک پيکر واحد را تشکيل می¬دهد.در بينش توحيدی، در ارتباط با انسان؛ همه¬ی پديده¬های جهان به پديده¬ی غيب و پديده¬ی شهود تقسيم می¬شود اين تقسيم-بندی اختياری است نه ذاتی. بنابراين غيب می¬تواند از جنس شهادت باشد. بنابراين چيزی که الان از نظر ما غائب است در اثر رشد و توسعه علمی پديده¬هايی که امروز غائب است فردا برای انسان محسوس می¬شود. خداوند در قرآن می¬فرمايد: «وَمِن ايَاتِهِ يُريِکُمُ البَرقَ خَوفاً و طَمَعاً و يُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ المَاءً فَيُحِی بِهِ الَارضَ بَعدَ مَوتِهَا إِنَّ فِی ذَالِکَ لَاَيَاتِ لِقَومِ يَعقِلوُنَ.» (واز آيات او اين است که برق و رعد را به شما نشان می¬دهد که همه مايه ترس او اميد است [ترس از ساعقه، و اميد به نزول باران ] ، و از آسمان آبی فرو می¬فرستد که زمين را بعد از مرگش به وسيله¬ی آن زنده می¬کند؛ در اين نشانه¬هايی است برای جمعيتی که می¬انديشند .) ج-6بعد فناوری يا انقلاب فنّاوری با ساخت ماشين بخار يا انقلاب صنعتی در اروپا و کشف الکتروسيته حرکت توسعه و علم و فناوری سرعت يافت و روز به روز بر شتاب خود افزود و موجب شد تا فناوری در کليه¬ی رشته¬های صنعتی رشد و توسعه پيدا نمايد امروزه با استفاده از سيستمهای ارتباطی، اطلاعاتی و رايانه؛ رشد علم و فناوری و توليدات صنعتی در زمينه¬های مختلفی به صورت حيرت¬انگيزی رشد نمايد. به طور کلی توسعه¬ی علمی تاکنون 5 انقلاب را به خود ديده است انقلاب اول: انقلاب اسلامی پيامبراکرم(ص) که موجب رشد و شکوفايی علمی در چند قرن بعد از هجرت پيامبر از مکه به مدينه شد و مهد آن در سراسر جهان است. انقلاب علمی که بين سالهای 1520 تا 1750 ميلادی اتفاق افتاد و مهد آن در فرانسه بود براساس آن انسان درک بیشتری از اطرافش پيدا نمود و پايه¬های علوم گسترش يافت. انقلاب فناوری و صنعتی اول : که بين سالهای 1760 تا1850 ميلادی اتفاق افتاد مهد اين انقلاب در کشور انگليس بود و در اين انقلاب علوم زيربنای ابداعات و اختراعات قرار گرفت و ابداعات و اختراعات زيادی ايجاد شد. انقلاب فناوری و صنعتی دوم: در امريکا به وقوع پيوست هنر اين انقلاب اين بود که به انسان روش ابداع و اختراع را به صورت سيستماتيک ياد داد و توليد و اختراع را پايه¬ريزی کرد در اين مرحله اگر ايده¬هايی به ذهن کسی خطور می¬کرد آن را به گروه تحقيق می¬داد و آن ايده در آن گروه پرورش می¬يافت و به نمونه¬سازی می¬رسيد و سپس کار توليد انجام می شد. انقلاب سوم: فناوری و صنعتی کشور¬های جنوب شرق آسيا است که در آن ارزش افزوده نياز به بازار و توليد اقتصادی و تنوع توليد مورد توجه قرار می¬گرفت اين انقلاب موجب رشد و شکوفايی صنعتی و اقتصادی در کشور¬های مختلفی مثل ژاپن، کره، تايوان و غيره می¬باشد. اما رشد توسعه¬ی فناوری در ايران با سرعت زيادی در حال وقوع است رشد و توسعه در زمينه¬های مختلف در حال انجام است در زمينه¬ی انرژی اتمی صلح¬آميز، پزشکی (سلولهای بنيادی) ، هوا¬فضا، مانند ساخت و پرتاب با سرعت زيادی انجام می¬شود و سرمايه¬گذاريهای زيادی انجام شده است. در ايران نظام فناوری با سرمايه دولتی برای فناوری¬های مختلف شکل گرفته و علی¬رغم تحريم¬ها به نتايج مثبتی تاکنون رسيده است. امير¬المؤمنين درباره¬ی بهره¬برداری از منابع و معادن زير¬زمينی و به کارگيری علم و فناوری فرموده:« يَاخُذ والِی مِن غَيرِها عُمّالَها عَلی مَساوِیِء اعمالِهاوَ تُخرِجُ لَهُ الارضُ افاليِذَ کَبِدِها وَ تُلقِی إِلَيهِ سلماً مَقالِيدَها» (زمانداری حاکميت پیدا می کند که غير از خاندان حکومتی امروزی است حضرت مهدی (عجل الله الشريف) عمال و کارگذاران حکومتها را برای اعمال بدشان کيفر خواهد کرد ، زمين ميوه های دل خود را [معادن طلا و نقره] برای او بيرون می ريزد ، و کليدهايش را به او می سپارد.) يعنی آنها را مورد بازخواست قرار داده، گناهان و خطاهای آنا را کيفر می¬دهد فرموده است(و تخرج الارض افاليذ کبدها) امام (ع) واژه¬ی کبد يعنی جگر را برای گنجها و خزائن زمين استعاره فرموده است، برای اينکه گنجهای اندرون زمين نهفته است؛ مانند کبد يا جگر در بدن انسان پنهان و پر¬ارج است، ذکر (افاليذ) پاره¬ها برای تسريع اين استعاره است. درباره¬ی اينکه چگونه زمين گنجها و وديعه¬های گرانبهای خود را بيرون می¬آورد، برخی از پژوهشگران گفته¬اند گفتار امام اشاره به اين است که همه¬ی پادشاهان و فرمانروايان روی زمين کليدهای کشور و قلمرو حکومت خود را خواه و ناخواه به او تسليم؛ گنجينه¬ها و ذخاير خود را به سوی وی فرستاده تقديم او می¬کنند، به طور مجاز اخراج اين اشياء به زمين نسبت داده شده است؛ زيرا معادن و منابع هر سرزمِين به وسيله¬ی مردم آن اخراج می¬شود، بعيد دانسته¬اند زمين بيرون آورنده¬ی گنجها و منابع نهفه و ارزنده¬اش باشد اما آنهايی که ظواهر آيات و اخبار را رها نمی¬کنند؛ و به آنها پايبندی دارند می-توانند بگويند خداوند بيرون آورنده¬ی حقيقی اشيا از زمين است، و اين خود از جمله معجزات آن حضرت است؛ (و تلقی اليه سلمامقاليدها) يعنی زمين کليدهايش را به او تسليم می¬کند در آنجا نيز القای کليدها به طور مجاز، به زمين نسبت داده شده است؛ زيرا مردم زمينند که سر تسليم فرود می¬آورند وکليد گنجها و ذخاير زمينهای خود را تقديم او می¬کنند، اين عبارت اشاره به اين دارد که همه¬ی مردم روی زمين مطيع او می¬شوند، و اوامر او را گردن می¬نهند، و به زير فرمان او در می¬آيند. ج-7بعد عمران و آبادی به علت ارتباط انسان با طبيعت، محيط اطراف خود مانند زمين؛کوه، دشت، بيابان،گرما، سرما، آسمان، دريا، درختان، جنگلها، بيابان و غيره ضروری است تا انسان شناخت کافی به آنها پيدا کند. تا انسان اين پديده¬ها و قوانين بين آنها را نشناسد، نمی¬تواند به طور مؤثری به اين پديده¬ها و آياتی که خداوند برای راحتی و تکامل انسان آفريده تعامل برقرار نموده و از آنها در جهت استعدادهای نهفته در درون انسان استفاده نمايد و بدون تخريب محيط زيست استانداردهای زندگی و جامعه خود را بالا برد. امروزه علوم برای استفاده بهتر از طبيعت، توجه خاصی به محيط طبيعی و اين پديده¬ها و قوانين حاکم برآن نموده است هدف اسلام از شناخت طبيعت؛ از يک طرف شناخت خالق اين پديده¬ها، آيات و قوانين الهی حاکم بر طبيعت است؛ از طرف ديگر بهره¬برداری مؤثر از طبيعت و توزيع عادلانه اين ثروت خدادادی در جامعه، يا بالا بردن سطح رفاه عمومی نه تنها برای جامعه¬ی کنونی؛ بلکه برای انسانهای آينده و بدون تخريب طبيعت است با اين ترتيب اگر نياز به بريدن يک درخت باشد به جای آن لازم است چند نهال از همان درخت کاشته شود. (قال المعصوم (ع): فرمان سلطنت مهدی موعود شرق و غرب عالم را دربر می¬گيرد خدا به واسطه¬ی او دين خود را به همه¬ی اديان غالب می¬گرداند و در زمين خرابه¬ای باقی نمی¬ماند و همگی آباد می¬شوند.) نتيجه¬گيري مطالعه سرگذشت جامعه¬ی بشری و فکری در طول تاريخ نشان می¬دهد که انسانها همواره به يک سلسله مسائل بنيادی، اعتقاد راسخ داشته¬اند تا جايی که با گذشت قرنها و ظهور مکاتب جديد فکری و پايدار شدن تحولهای شگرف در علم و صنعت؛ اين گرايش تغير نیافته و به اصالت خود باقی مانده است. آری مهدويت و امامت از بطن اسلام به وجود آمده و انسانها هميشه منتظر منجی صالح و عادل هستند تا روزی بيايد و انسانهای مستضعف و فقير را از چنگال مستکبران نجات دهد وظهور امام عادل آرزوی هر انسان عدالت¬خواه و عدالت¬محور است اگر انتظار نبود انسانها اميدی به آينده نداشتند و بدون هدف زندگی می¬کردند انسان منتظر اگر ضعف¬های خود را نشناسد و در پی ازبين بردن آن نباشد اينگونه انتظار فايده¬ای نخواهد داشت، انسان بايد آمادگی روحی و فکری داشته باد و برای اين آمادگی، عمل به آنها لازم است و اين ممکن نيست مگر با طرح و برنامه¬ريزی. پس نتيجه مي¬گيريم که: اول: از جمله مباني انتظار مي¬توان به انور زير اشاره کرد که عبارتند از ضرورت و اهميت امامت که اين خود به دو دسته تقسيم مي¬شود اهداف و قلمرو حکومت. دوم: در آيات و روايات فراواني درباره¬ی ضرورت و حقيقت انتظار بيان شده و تأکيدات فراواني در مورد اين دو موضوع نموده است سوم: ابعاد انتظار از اين قرار است: آمادگي فکری و روحي، طرح و برنامه¬ريزي و آمادگي در عمل. چهارم: برای ظهور حضرت بايد زمينه¬سازي نمود و آن ممکن نيست مگر با امور زير که عبارتند از: تحول جامعه¬ی بشري، انقلاب و تحول روحي افراد، انتظار سازنده، برپايي قيامها و انقلابهای ظلم-ستيز و عدالت¬خواه. پنجم: زمينه¬سازي نيز برای خود ابعادي دارد که بدون آن زمينه¬سازي تحقق نمي¬يابد که از جمله-ی آنها مي¬توان به اين امور اشاره نمود: بعد اعتقادي و معرفتي، بعد اخلاقي، بعد تحقيقات يا انقلاب پژوهشي، بعد علمي يا انقلاب علمي، بعد فناوري يا انقلاب فناوري، بعد عمران و آبادي. فهرست منابع 1) الهي قمشه¬ای، مهدي، قرآن، انتشارات فاطمة¬الزهرا، قم، 1380ه.ش، دوم 2) انصاريان، حسين، نهج¬البلاغه، پيام آزادي، تهران، 1368ه.ش، دوم 3) ابن طاوس، علي¬بن موسي، جمال الأسبوع بکمال العمل¬المشروع، دارالرضي، قم، 1330ه.ق، اول 4) ابن ابي¬الحديد، عبدالحميدبن هبة¬الله، شرح نهج¬البلاغه، دارالرشاد والحديثة،بيروت، بي¬تا 5) ابن ميسم بحراني، ميثم¬بن علي، شرح نهج¬البلاغه، دفتر نشرالکتاب، قم، 1404ه.ق، اول 6) ابن بابويه، محمدبن علي، کمال¬الدين و تمام¬النعمة، غفاري، علي¬اکبر، دارالحديث، قم، 1380ه.ش، اول 7) پاينده، ابوالقاسم، نهج¬الفصاحه، دنياي دانش، تهران، 1382ه.ش، چهارم 8) صافي گلپايگاني، لطف¬الله، منتخب¬الاثر، حرم حضرت معصومه، قم، 1377ه.ق، پانزدهم 9) طوسي، محمدبن¬الحسن، مصباح¬المتهجد و سلاح المتعبد، موسسه فقه¬الشيعه، بيروت، 1411ه.ق، اول 10) طباطبايي، سيدمحمدحسين،تفسيرالميزان، موسوي همداني، سيدمحمدباقر،دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين، قم، 1374ه.ش، پنجم 11) طبرسي، فضل¬بن حسن، زندگاني چهارده معصوم، عطاردي قوچاني، عزيزالله، اسلاميه، تهران، 1390ه.ق، اول 12) قرشي، علي¬اکبر، خاندان وحي، دارالکتب اسلاميه،تهران، 1380ه.ش، پنجم 13) کليني، محمدبن يعقوب، تحفة¬الاولياء،دارالحديث، قم،1388ه.ش،اول 14) کليني، محمدبن يعقوب، کافي، دارالحديث، قم، 1412ه.ق، اول 15) مطهري، مرتضي، قيام و انقلاب مهدي از ديدگاه فلسفه تاريخ، صدرا، تهران، 1371ه.ش، دوازدهم 16) مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، انتشارات عطارد، تهران، 1378ه.ش، اول 17) وررام¬بن ابي فراس، مسعودبن عيسي، مجموعه ورام، مکتبة فقيه،قم، 1410ه.ق، اول 18) هاشمي شهيدي، سيداسدالله، ظهور حضرت مهدي از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، مسجد صاحب¬الزمان، قم، 1380ه.ش، اول 19) هاشمي خويي، ميرزا حبيب¬الله، منهاج¬البراعة في شرح نهج¬البلاغة،حسن¬زاده عاملي حسن، مکتبة¬الإسلامية، تهران، 1400ه.ق، چهارم
صفحات: 1· 2